باران!برسان به عشقِ دلسنگیِ ما سلام ما را!باران!تو به یادِ او بیاور کمی از خاطره ها را!باران!نگرانم و تو داشته باش هوای چتر او را!باران!تو بگو به باد که سمت ما بیاورد کمی از
عطر او را!باران!ببین دلواپسم!من به دَرَک که بیکسم!من از او دورم و تو مواظبش باش!ای نام تو خودِ قسم!من که به تو نمیرسم،برسد به گوش تو صدایم،ای کاش!پایان گرفتی،عشق تو پایان ندارد،سردیِ احساسِ تو را آهن ندارد!من سوختم،من باختم،هر لحظه!گرچه این حرفها در عاشقی گفتن ندارد!باران!ببین دلواپسم!من به درک که بیکسم!من از او دورم و تو مواظبش باش!ای نام تو خود قسم!من که به تو نمیرسم،برسد به گوش تو صدایم،ای کاش! ...
ادامه مطلبما را در سایت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : destroyedcastle بازدید : 78 تاريخ : چهارشنبه 23 آذر 1401 ساعت: 19:52